استفاده از نظر حجاریان
•
استفاده ازنظرحجاریان برای‌تغییررییس‌خبرگان
حامد. الف با ارسال یاداشتی به آینده نوشته است:
سعید حجاریان مغز متفکر و تئوریسین اصلاحات راهکارهای بسیاری را برای پیشبرد اهداف اصلاح طلبان ارئه کرد که از جمله می توان به تئوری "فشار از پایین و چانه زنی در بالا" اشاره نمود. طبق این دستورالعمل مدعیان اصلاحات از سرمایه ی اجتماعی یا طرفداران تندرو خود به صورت عاملی برای فشار سیاسی سود می جستند تا رهبران اصلاحات با دست پرتری با رهبر و مسئولان انعطاف ناپذیر کشور به چانه زنی بپردازند و اهداف خود را پیش ببرند.
با گذر زمان دوران حاکمیت اصلاحات رو به افول گذاشت اما بخشی از روش ها و منش های آن در متن جامعه ی سیاسیون همچنان زنده ماند و هر از گاهی رخ نمود. با نزدیک تر شدن به انتخاب رئیس و هیت رئیسه مجلس خبرگان رهبری این تئوری دوباره جان گرفت و عجیب تر آن که این بار مخالفان گذشته ی آن پرچم احیای دوباره آن را برافراشتند.
بخشی از سرمایه اجتماعی و معدودی از طرفداران تندرو اصولگرایان افراطی برای عملیاتی کردن تئوری مزبور دست به کار شدند و در قامت عوامل فشار از پایین ایفای نقش کردند، در این زمان بود که شعار مرگ بر هاشمی سر داده شد و به موازات آن رسانه های مکتوب و این اواخر حتی رسانه ملی وارد میدان شدند و با انعکاس تحلیل های یک سویه به استقبال تخریب آیت الله هاشمی رفسنجانی ریاست مجلس خبرگان رفتند و بدین وسیله مقدمات چانی زنی از بالا را برای رهبران خود فراهم کردند.
وقتی مرحله اول تئوری فوق با موفقیت به اجرا در آمد، فاز دوم آن با شتاب آغاز شد و چانه زنی در بالا در سطح وسیعی با اعضای مجلس خبرگان انجام گرفت. بیشترین بار این مسئولیت بر دوش کسانی بود که در خبرگان رهبری حضور داشتند و بنایشان بر مخالفت با هاشمی بود.
و بالاخره ما امروز شاهد اجرای دقیق و متعصبانه تئوری اصلاح طلبان به دست اصولگرایان هستیم، بدون آن که احساس بدی داشته باشیم و یا سوالاتی را که به عنوان اصولگرای آن روز از اصلاح طلبان می پرسیدیم امروز از اصولگرایان بپرسیم و این خود جای شگفتی دارد.
اما افکارعمومی هر طریقی را برای دفع رفیق موجه بدانند و اخلاق را که رسول گرامی اسلام برای تکامل آن مبعوث شد در پیش پای سیاست ذبح شرعی کنند. ایرانیان امروز پس از نزدیک به نیم قرن تجربه آموخته است که افراد را نه با شهرت و گرایش سیاسی که با عمل، رفتار و منش انسانی و اسلامی آنها بشناسند و چه بسیارند کسانی که با این معیار ارزیابی در پیشگاه خدا و مردم مردود می شوند.